نفیسه محمدی |سرش را گذاشت روی جزوهها و چشمهایش را بست. از هر راهی که میرفت، به بن بست میخورد. از محسن و عارف هم راهحل خواسته بود، اما آنها هم نتوانسته بودند مشکل را حل کنند. مسئله مهمی بود و تمام تلاش یک ساله رضا به آن بستگی داشت. احمد که گفته بود از خیرش گذشته و دنبال ثبت اختراع دیگری است تا بتواند برای المپیاد فیزیک راهی شود...